مقدمهای بر اصول دوازده گانه خوشنویسی
پایهگذاری اصول دوازده گانه خوشنویسی تقریباً به هزار سال پیش برمیگردد. به طور کلی قواعد خطوط اسلامی و همچنین خط نستعلیق و شکسته بر پایه این اصول بنا نهاده شده است. ابن مقله شیرازی از خطاطان و خوشنویسان معروف اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم و وزیر خلافت عباسیان بود. در این دوران وی اصول و قواعد خوشنویسی را تنظیم کرده و به انواع خطوط رایج در ایران و کشورهای اسلامی نظم بخشیده است. در این گفتار قصد داریم به معرفی قواعد و اصول دوازده گانه خوشنویسی بپردازیم.
پایهگذاری اصول دوازده گانه خوشنویسی
با اینکه تنظیم اصول دوازده گانه خوشنویسی به هزار سال پیش مربوط میشود؛ اما همچنان در خوشنویسی با قلم دارای ارزش و اعتبار است. تقریباً در اوایل قرن چهارم بود که ابن مقله شیرازی خطهای رایج در آن زمان را دستهبندی کرد و به تکمیل آن پرداخت. وی اندازه و ابعاد حروف را تعیین و اصول نقطهگذاری را مشخص کرد.
پایه و مبنای خطوط بر چه اساسی است؟
سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که ابن مقله مبنای خطوط را بر چه اساسی قرار داد؟ در پاسخ باید بگوییم پایه خطوط بر اساس دور و سطح بنا نهاده شده است. در واقع ابن مقله بر این اساس، اندازه و میزان خطوط مستقیم و منحنی را تعیین کرد. اصطلاح سطح برای خطوط راست و مستقیم و دور برای بخش دایرهای و حلقهای شکل حروف به کار میرود. با مطالعه تاریخچه خوشنویسی و بررسی اصول دوازدهگانه خط و خوشنویسی، با یک سری اصطلاحات دیگر نیز برخورد میکنیم. «نقطه لوزی»، «الف بنیادی» و «دایره مبنا» سه اصطلاح رایجی است که از قدیمالایام در خوشنویسی به کار میرود. بد نیست بدانید اندازه نسبی حروف در خوشنویسی بر اساس این سه اصطلاح تعریف شده است.
- نقطه لوزی: شاید در برخی آثار خوشنویسی نقطههای لوزی شکل را دیده باشید. برای ایجاد این نقطه، قلم باید از امتداد کاغذ حرکت کرده و اندازه اضلاع آن به اندازه پهنای قلم باشد.
- الف بنیادی: شکل این بخش از حروف به صورت یک خط مستقیم و قائم است. اندازه این خطوط غالباً به اندازه 5 تا 7 نقطه لوزی است که بر روی هم چیده شده باشند.
- دایره مبنا: شکل هندسی بنیادی حروفی مانند «س»، «ش»، «ص» و «ض» به صورت منحنی و دایرهای شکل میباشد. مانند الف بنیادی، اندازه و میزان شکل این بخش از حروف نیز با تعدادی نقطه لوزی مشخص میشود.
دستهبندی قواعد و اصول خوشنویسی
پایهگذاری اصول دوازده گانه خوشنویسی گام مهمی در خط و هنر خوشنویسی در جهان اسلام محسوب میشود. ابن مقله شیرازی از هنرمندان ایرانی این گام مهم را برداشت و از این نظر خدمت بزرگی به هنر و جهان اسلام نمود. وی در خط و خوشنویسی نبوغ خاصی داشت و اشکال هندسی را به خوبی درک میکرد. ابن مقله در زمینه اصول و قواعد خط، رسالهای به نام خط و قلم نگاشته و در آن به دستهبندی قواعد خوشنویسی پرداخته است. این تقسیمبندی عبارتست از:
- حسن تشکیل: حرکات قلم و میزان ضخامت و بلندی و کوتاهی حروف از این اصل پیروی میکند. این اصل در قواعد «اصول» و «نسبت» به کار میرود.
- حسن وضع: حروف در زبان عربی و فارسی یا به هم پیوند داده میشوند و یا به صورت منفصل در کنار هم قرار میگیرند. چگونگی پیوند دادن حروف و طرز قرارگیری کلمات در مجاورت هم به این اصل مربوط میشود. دو قاعده «ترکیب» و «کرسی» از این اصل پیروی میکند. طبق این قواعد، حروف باید به شکلی زیبا و با نظمی مشخص در کنار هم قرار بگیرند.
ابن مقله با دستهبندی خطوط و تعیین قواعد خوشنویسی موفق شد خطوط ششگانه به نامهای مُحَقَق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع را معرفی کند. در همه این خطوط از اصول و قواعد مشترک استفاده میشود و تنها در ظاهر و شکل حروف و کلمات با هم اختلاف دارند.
معرفی اصول دوازده گانه خوشنویسی
قواعد و تکنیکهای اصول دوازده گانه خوشنویسی در اغلب خطوط به کار میرود. در ادامه به معرفی این اصول میپردازیم:
- قوت: هنگام نوشتن انتهای مدها، وسط قسمت دایرهای حروف و سر حروفی مانند د، ف و ق، قلم با نیروی بیشتری بر سطح کاغذ کشیده میشود. به این اصل، قاعده قوت میگویند.
- ضعف: در قسمتهای ابتدایی، قسمت وسط و انتهای بیشتر حروف و همچنین در حروف دندانهدار مانند «سـ»، قلم به حالت ضعیفتر بر روی کاغذ کشیده میشود. رعایت این اصل برای این است که کلمات به اندازه مناسب نوشته شده و حالت زیباتری داشته باشند.
- سطح: خطوط افقی، عمودی و مایل در خوشنویسی جزو خطوط قائم و راست به حساب میآیند.
- دور: طبق این اصل برای نوشتن بخشهای دایرهای شکل حروفی مانند ح و ق، بر خلاف حالت سطح، قلم به نرمی گردش میکند. هر چه فرد مهارت بیشتری کسب کند و یا به عبارتی در زمینه خوشنویسی استادتر باشد، قلم را راحتتر به گردش درمیآورد.
- صعود: این قاعده به دو حالت صعود حقیقی و صعود مجازی به کار میرود. صعود حقیقی به این معنی است که برخی حروف به صورت قائم به سمت بالا نوشته شوند. الف آخر مانند صبا، لام وسط مانند بلبل و کاف آخر مانند کبک از این نوع حروف هستند. اما صعود مجازی یعنی اینکه انتهای دوایر به سمت بالا و نازک ولی نه به صورت عمود، بلکه به حالت دور نوشته شوند؛ مانند «ن».
- نزول: این اصطلاح نیز مانند صعود به دو حالت حقیقی و مجازی به کار میرود. در حالت نزول حقیقی، قلم در سطح کاغذ از بالا به سمت پایین کشیده میشود؛ مانند نوشتن الف مفرد، لام و کاف در اول کلمه. برای نوشتن ابتدای دوایر و سرکش کاف و گاف که قلم از بالا به سمت پایین حرکت میکند، از قاعده نزول مجازی استفاده میشود.
- سواد و بیاض: در برخی حروف مانند ط، ظ، ف، ق، ص و ض شکل حلقهمانندی وجود دارد. میزان سیاهی و ایجاد سفیدی در بخش حلقهای این حروف، مطابق با این قاعده باید به اندازه و مناسب باشد.
- ارسال: این اصل از اصول دوازده گانه خوشنویسی، به آزاد و رها کردن قلم هنگام نوشتن حروفی مانند را، میم، واو و … مربوط میشود. به عقیده چند تن از خوشنویسان این اصل در خط نستعلیق کاربرد چندانی نمیتواند داشته باشد.
- قاعده نسبت (تناسب): طبق این قاعده حروفی که از نظر جنس و شکل مشابهند باید به یک اندازه و به صورت یکسان و برابر نوشته شوند. در واقع برای نوشتن حروف مشابه حد معینی وجود دارد که نباید از حدود آن خارج شد. خطوط افق، قائم، مایل، اشکال هندسی حروف مانند دایره، مثلث و همچنین ضخامت و حجم حروف بر این اساس سنجیده میشود.
- ترکیب: یکی از اصول و قواعد مهم در خوشنویسی، قاعده ترکیب است. رعایت قاعده ترکیب نیازمند دقت و ذوق فراوان است. اگر قرار باشد کلمات و جملهها را در سطح معینی بگنجانیم مانند آنچه که در کتیبهنویسی مشاهده میشود، قاعده ترکیب به کار میآید. یکی از مواردی که هنرمند باید به آن توجه کند، شکل کلی جملهها و سطرهاست. وی بایستی در نوشتن حروف و کلمات، هماهنگی ایجاد کند تا در نهایت، جملهها و سطرها با نظم و ترتیب در کنار هم قرار گیرند. این هماهنگی و نظم موجب خوشترکیبی نوشته شده و منظره و نمایی زیبا خلق میکند؛ به طوری که بیننده از تماشای آن لذت میبرد. ترکیب و هماهنگی حروف و کلمات، «ترکیب جزئی» و رعایت ترکیب در سطح جمله و سطر، «ترکیب کلی» نامیده میشود. برای رعایت این اصل لازم است فاصله بین حروف و کلمات به یک اندازه باشد.
- قاعده کرسی: این قاعده به این معنی است حروف در روی خط مستقیم و افقی به صورت قرینه و معادل هم قرار بگیرند. اساتید خط و خوشنویسی در همه خطوط، پنج کرسی قائل شدهاند که عبارتند از:
- کرسی اول (رأسالخط): در نوشتن سرِ الف، لام و کاف.
- کرسی دوم: در نوشتن سر حروفی مانند د، ر، ص، ي، ع و… .
- کرسی سوم (کرسی وسط): در نوشتن دنباله الف، لام، آغاز دوایر حروف ح، ع و… .
- کرسی چهارم: در نوشتن دنباله حروفی مانند د، ر، س، ص و امثال آن.
- کرسی پنجم (ذیلالخط): در نوشتن دنباله حروف جیم، عین و مانند آن.
- صفا و شأن: این دو اصطلاح در مورد خطی به کار میرود که به درجه کمال و به مرتبه ممتاز رسیده باشد. هنرمند به واسطه ذوق و قریحه و با رعایت قواعد و اصول خوشنویسی به این مرحله نایل میشود. حصول به این مرتبه در کنار رعایت اصول خط و ایجاد وحدت بین حروف و کلمات، به گردشهای قلمی خاص هنرمند نیز بستگی دارد. در خوشنویسی صفا به حالتی اطلاق میشود که خط، چشم را مجذوب و طبع را شاد کند. شأن حالتی است که خطاط با نگریستن به اثر خود، خستگی را احساس نکند و ذوق نوشتن داشته باشد.
نقش اصل نقطهگذاری در خوشنویسی
در ادامه معرفی و بررسی اصول دوازده گانه خوشنویسی بد نیست اشارهای به اصل نقطهگذاری در خوشنویسی داشته باشیم. نقطهگذاری علاوه بر اینکه در زیبایی خط نقش دارد، در تنظیم خطوط نیز مؤثر است. به طور کلی از نقطه در موارد مختلفی استفاده میشود؛ مانند پایان جمله، در ترکیب برخی حروف و علائم نگارشی و… . این قاعده به ما میگوید که مکان استفاده و طرز درست به کاربردن نقطه به چه صورت باید باشد. این امر تأثیر زیادی در خوانایی و افزایش کیفیت متن دارد.